دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

ساخت برند، قدم به قدم

۶۸ بازديد

طراحي برند يا هويت بصري برند يا حتي نشان تجاري يكي از افتخارات هر گرافيستي است تا در زماني كه براي عموم رونمايي مي‌شود يك تجربه تمام عيار را به ارمغان مي آورد.

فراموش نكنيد در اكثر مواقع تنها طراحي لوگو يك نشان تجاري كفايت نمي‌كند، زيرا يك سازمان با تمام لايه‌هاي مديريتي و اجرايي و … خود علاوه بر يك نشان نياز به يك نام تجاري با تعريف دقيق و طراحي هويت برند و شخصيت برند و هويت كلامي و بصري برند است كه دربرگيرنده اهداف سازمان دارند.

طراحي برند

در اولين بخش از اين مقاله به رابطه بين نام تجاري و هويت برند و نشان تجاري يا همان آرم مي‌پردازيم.

ارتباط معنايي نام تجاري ، هويت تجاري و آرم (Brand Vs. Identity Vs. Logo)
relationship

نام تجاري به درك بصري و بازخورد احساسي و هيجاني از محصولات و خدمات سازمان وابستگي دارد؛ همچنين به نوع محاورۀ مشتريان با يكديگر دربارۀ شركت و چگونگي نقل قول و انتشار آن نيز وابسته است.

نام تجاري چيست؟

يك نام تجاري مجموعه‌اي از انتظارات، خاطرات، داستان‌ها و روابطي است كه به اتفاق يكديگر ، منجر به تصميم مصرف‌كننده براي انتخاب يك محصول يا خدمات مي‌شود.
هويت برند يك حالت منسجم از كليه عوامل بصري و كلامي (و البته احساسي) است كه عبارتند از : بسته بندي، پيام ها، پروژه‌هاي ديجيتال، رايحه، رنگ و غيره.

لوگو در مركز اين ديدگاه بصري قرار دارد، بطوريكه مشتريان بتوانند، وجه تمايز بين محصولات يك برند تجاري را با ديگران به آساني شناسايي كنند، به اشتراك بگذارند و همچنين نام آن برند را به خاطر بسپارند.

معمولاً آرم يا لوگو برند به صورت يك نشان (ساين) يا تايپوگرافي (لوگوتايپ) و يا متشكل از هر دو (لوگو) طراحي مي‌شود، در تصوير زير مي‌توانيد اصول پنجگانۀ طراحي لوگو را ببينيد كه در برگيرنده چند كلمه كليدي است:

سادگي در طراحي ، طراحي يادآوري كننده ، گيرا بودن در ذهن مخاطب ، ايجاد حس هيجان و مناسب براي كسب و كار.
logo-design

و حال بپردازيم به فازهاي عملياتي براي طراحي هويت برند :

phase1

فاز اول :  پژوهش در مورد شخصيت برند و آغاز طراحي – Research, Vision & Design Brief

مهمترين بخش مربوط به عمق تحقيقات بازاريابي و اندازه شركت مي‌شود كه هدايت كننده و ستون اصلي ادامه روند پروژه است كه در ذيل به سوالات بنيادي جهت كشف روش‌هاي كمي و كيفي آن مي‌پردازيم:

  • درك مخاطبين از محصولات و خدمات شما در مقابل رقبا در بازار ؟
  • موقعيت نام تجاري شما چيست؟ جواب‌هايي براي سوالاتي مانند: چه چيز، چگونه، براي چه كسي، كجا، چرا و چه زماني؟
  • مخاطبان شما چه كساني هستند؟ محصولات و خدمات شما، كجا با مشتري ارتباط بر قرار مي‌كنند؟
  • و اين ايجاد ارتباط كجا و چگونه به كمك شما مي‌آيد كه مشتري به شما فكر كند و يا محصول شما را انتخاب كند؟
  • محصول شما و مواد تشكيل دهنده و فرايند ساخت آن چيست؟
  • ارزش، سود و رسالت محصول شما چيست؟
  • چشم‌انداز برند شما چيست؟

همچنين موضوعات مرتبط با هويت برند مي‌تواند مواردي از اين قبيل باشد:

آگاهي از بازار ، ارزش مصرف‌كننده ، درك نام تجاري در مقابل رفتار مصرف كننده و همچنين تغييرات هميشگي تمايلات مربوط به ارتباطات نام تجاري و مصرف كننده.

فاز دوم : لوگو يا نشان برند ، هويت برند ، و راهنما – Logo, Identity, & Guidelines )
phase2

پس از فاز تحقيقاتي اول و تهيه يك تعريف مختصر درباره طراحي، نوبت به شروع طراحي لوگو و هويت سازي برند است:

– آرم يا لوگو يا نشان تجاري برند

طبق روال معمول اولين قدم در طراحي آرم با اتود زدن‌هاي دستي بر روي كاغذ است كه اين طرح‌ها شايد ۱۰۰ ها بار تكرار شود تا جهت تائيد نهايي و اجراي ديجيتال آماده شود.
example-itv
– ساختار و روش هويت سازي

معمولاً ساختار و روش طراحي هويت برند پس از پايان كار طراحي آرم آغاز مي‌شود.
هويت سازي مانند يك زبان بصري در لوگو نمايان مي‌شود و بهترين نوع طراحي به گونه‌ايي بايد باشد كه علاوه بر داشتن ساختاري ثابت پويايي لازم را داشته باشد.

خط‌مشي يك لوگو شامل شكل، فونت، رنگ و طرح‌بندي آن مي‌شود كه باعث مي‌شود لوگو شخصيت پيدا كند.
طراحي برند
brandguidelines-bestbuy
ساختار مربوط به طراحي هويت برند به‌گونه‌اي تنظيم مي‌شود كه حتي محل استفاده و اندازه لوگو در جاهاي مختلف ، فونت و رسم‌الخط بكار رفته در بسته بندي و هرجاي ديگر در آن لحاظ شده باشد.
بهتر است راهنماي استفاده از برند يا كتابچه برند يا برند بوك Brand Book را در اختيار افرادي قرار دهيد كه مي‌خواهند لوگو را استفاده يا منتشر كنند ( چاپخانه ، شركت‌هاي پيمانكار و …)

فاز سوم : به روز نگه‌داشتن طراحي هويت برند – Monitoring & Rebranding

rebrand-examples
در آخر بعد از تولد هويت نام تجاري و معرفي آن، ميبايستي آنرا مانند موجودي كه زنده است و نفس مي‌كشد و چه تقابلي با مشتريان دارد زير نظر داشت.
در نهايت با صرف‌نظر از زمان در صورتي كه بازار هدف شما تغيير كرد و يا محصولات شما دستخوش تغيير شدند زمان آن رسيده است كه شما هويت تجاري برند خود را عوض كنيد و اصلي ترين دغدغه شما بايد اين باشد كه با حفظ نزديكي و همساني، علامت تجاري جديد را خلق كنيد كه مشتري آنرا به ياد بياورد.

منبع: آيماركتور

اينفلوئنسر ماركتينگ

۷۶ بازديد

اينفلوئنسر ماركتينگ يا بازاريابي به كمك افراد تأثيرگذار از جمله اصطلاحاتي است كه طي سال‌هاي اخير در كشور ما نيز مانند ساير نقاط جهان، فراگير شده و شنيده مي‌شود.

با وجودي كه اينفلوئنسر ماركتينگ به يك رسانه يا يك پلتفرم مشخص محدود نيست، اما بسياري از مردم اين مفهوم را بيشتر در فضاي شبكه هاي اجتماعي مي‌شناسند و به كار مي‌برند.

جالب اينجاست كه حتي در ميان انواع ابزارهاي اجتماعي ديجيتال هم اين مفهوم در كشور ما بيشتر با اينستاگرام عجين شده و مثلاً كمتر اصطلاحِ اينفلوئنسر تلگرام يا وبلاگ نويس اينفلوئنسر را مي‌شنويم و مي‌خوانيم.

اين درس به صورت بسيار مختصر و مقدماتي به اينفلوئنسر ماركتينگ مي‌پردازد و در آن نكات زير را مرور مي‌كنيم:

  تعريف اينفلوئنسر چيست؟

  تعريف اينفلوئنسر ماركتينگ چيست؟

  هدف گذاري در اينفلوئنسر ماركتينگ چگونه انجام مي‌شود؟

  در انتخاب اينفلوئنسرها به چه نكاتي كمتر توجه مي‌شود؟

 چند توصيه‌ي مهم در مورد بازاريابي به كمك افراد تأثيرگذار

تعريف اينفلوئنسر چيست و به چه كسي اينفلوئنسر مي‌گويند؟

فعل Influence به معناي تأثيرگذاري است و طبيعتاً ساده‌ترين معادل واژه‌ي Influencer، تأثيرگذار است.

[ درس مرتبط: فعل Influence از جمله افعال پركاربرد انگليسي ]

هر كس بتواند روي تصميم و رفتار فرد ديگري تأثير بگذارد، اينفلوئنسر محسوب مي‌شود.

البته طبيعي است كه وقتي در مقياس تجاري و در فضاي كسب و كار اصطلاح اينفلوئنسر را به كار مي‌بريم، به كساني توجه داريم كه مي‌توانند بر روي تصميم و رفتارِ تعداد افراد بيشتري تأثير بگذارند.

منظور از اينفلوئنسر ماركتينگ چيست؟

اينفلوئنسر ماركتينگ يكي از زيرمجموعه‌هاي ارتباطات بازاريابي يا Marketing Communications است.

در اين شيوه، كسب و كارها مي‌كوشند افرادي را بيابيند كه بر تصميم و رفتار مشتريانشان تأثير مي‌گذارند.

سپس به كمك آنها اطلاعات محصول خود يا هر نوع پيام ديگر را كه مي‌تواند منجر به رفتارهاي مطلوب (مثلاً‌ خريد محصول يا ترويج يك رفتار فرهنگي) شود براي مخاطبان واقعي خود ارسال مي‌كنند.

 

اينفلوئنسر ماركتينگ، پديده‌ي تازه‌اي نيست.

اگر در دوران دبستان، مدير مدرسه‌تان احساس كرده كه شما از معلم ورزش حرف‌شنوي بيشتري داريد و او را به كلاس‌تان فرستاده تا در مورد رعايت نظم برايتان صحبت كند، در همان مقطع اينفلوئنسر ماركتينگ را (براي تبليغ يك رفتار) تجربه كرده‌ايد.

 

بازاريابي توسط افراد تأثيرگذار در مجموعه‌ي روش‌هاي بازاريابي برونگرا قرار مي‌گيرد. چون اين كسب و كار است كه گفتگو با مخاطب و مشتري بالقوه را آغاز مي‌كند.

اگر قصد داريد يك تعريف علمي از اينفلوئنسر در فضاي Influencer Marketing داشته باشيد، تعريف براون و فيورلا مي‌تواند مفيد باشد (منبع):

 

Influencer فردي حقيقي يا حقوقي است كه كسب و كار به چشم مشتري به او نگاه نمي‌كند؛ بلكه از او مي‌خواهد در مورد برند يا محصولش، محتوا توليد كند يا آن را مستقيماً به مخاطبان خود توصيه كند و در مقابل، به نوعي اين تأثيرگذاري را جبران مي‌كند.

 

مكانيزم جبران، مي‌تواند بسيار متنوع باشد. موارد زير برخي از رايج‌ترين روش‌هاي جبران در كاربردهاي روزمره‌ي Influencer Marketing هستند:

  اينفلوئنسر در ازاء تلاش براي تأثيرگذاري بر رفتار مخاطبان خود، پول مشخصي دريافت مي‌كند.

  مديران برند يا كسب و كار، متقابلاً همين كار را براي اينفلوئنسر انجام مي‌دهند (مثلاً دو سخنران فعال در حوزه‌ي آموزش، يكديگر را تبليغ مي‌كنند).

  اينفلوئنسر براي مدت مشخصي مي‌تواند از محصولات و خدماتِ كسب و كار، با تخفيف يا به صورت رايگان استفاده كند (هتلِ من را تبليغ كن؛ لازم نيست هزينه‌ي اقامتت را بپردازي).

  اينفلوئنسر در ازاء فروشي كه ايجاد مي‌كند كميسيون (درصدي از فروش) را دريافت مي‌كند.

تعريف اينفلوئنسر ماركتينگ به عنوان يك تكنيك بازاريابي و ارتباط با مشتري

منبع : متمم